امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 13 سال و 24 روز سن داره
حلما بانوحلما بانو، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

امیرعلی گلم

اولین روزایه مهد

1392/7/7 14:27
326 بازدید
اشتراک گذاری

امروز دومین روزیه که پسرکمو میبرم مهد، اما مثل سالایه قبل ناراحت نیستم

چون خودش خیلی علاقه نشون میدهخنده امروز دومین روز بود ولی خودش با خوشحالی

از خواب بیدار شد و دلش میخواست بره.

وضعیته مهد هنوز روبه راه نیستناراحتفقط به خاطر همسایه بردمش اونجا،

چون معلم پایه اوله اون مدرسه است و

هوایه امیرعلی رو هم داره بچه هایه خودشم اونجان

ولی مشکل اینه که فعلآ دارن تعمیرات میکنن

به مربی گفتم ممکنه امیرعلی رو نیارم ناراحت شد و گفت نمیزارم، امیرعلی

باید بیاد من دوسش دارم تعجبخیلی احساس خوبی بهم دست داد و افتخار کردم مژه

گفتم تا پایانه تعمیرات نمیارمش.

وقتی اومدیم خونه شعر عمو زنجیر بافو نصفه میخوند فهمیدم آموزش امروزش بوده

 یه دفه متوجه شدم رویه یه لپ امیرعلی رد دندونه

و یه طرف دیکه لپ هم یه کم سرخ شده بود انگار کشیده بودن

خونم به جوش آمدعصبانیاسترس

باید یه صحبتی با مربی داشته باشممنتظر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

نی نی دانلود(مامان علیرضا)
7 مهر 92 16:58
سلام مرسی که اومدی دوست جونم



خوبه که دوست داره بره مهد اما من موندم چرا این مهد تازه یاد تعمیرات افتاده؟



اما راجع به لپ پسرت که سرخ شده من فهمیدم چرا سرخ شده ؟



فکر کنم زیر سر مربیشه، می دونی چرا ؟



چون گفته من امیر علی رو دوست دارم



به نظرم شیرین زبونی کرده یا بچه خوبی بوده مربیش هم از ذوقش اومده لپش رو گاز گرفته بعد هم کشیده جای دندونش نمونه









آره منم فک کنم همینه، چون وقتی ازش پرسیدم کی گازت گرفته گفت خاله گازم کرفته




با مربیش تماس گرفتم اعتراف کرد که کاره خودش بوده گفت امیرعلی شیرین زبونی کرده نتونسته خودشو کنترل کنه و فک نمیکرده که پوستش اینقد حساس باشه
مامان یاسمن و محمد پارسا
7 مهر 92 18:16
وای نه مامان نذارش دلم کباب شد بمیرم الاهی


خدا نکنه خاله جون، تازه مربیش اعتراف کرد که خودش گازش گرفته
نی نی دانلود(مامان علیرضا)
7 مهر 92 22:15
وای جدا کار مربیش بوده پس حدسم درست بوده عزیزم دقیقا منظورت رو نفهمیدم می تونی سایتی که این موضوع رو دیدی بهم بگی برم نگاه کنم تا بهتر راهنماییت کنم


اره عزیزم حدست کاملآ درست بود، تو بعضی از وبلاگا میبینم که تو انتهایه پستشون نوشته بعدآ نوشت و ادامه مطلبو گذاشتن . راستی قسمت نظرات وبتون و نمیتونم باز کنم
نی نی دانلود(مامان علیرضا)
7 مهر 92 22:18
اگه منظورت ویرایش مطلب باشه
باید بری مدیریت مطالب قبلی
کنار مطلب مورد نظرت یه کاغذ سفیده اون رو باید بزنی


میهوام در ادامه ی مطلب بیاد و مشخص باشه که بعدآ اضافه شده مثه یه یاداشت
خاله کمیل و کیان
8 مهر 92 1:50
خوبه که علاقه نشون میده واسه مهد اخ الهی بمیرم لبت چیشده


عزیزم قدیما از بچه ها میترسیدیم که بلایی سر امیرعلی نیارن حالا باید از خود مربیش بترسیم
مامان عرفان
8 مهر 92 7:55
واااااااااااااااي چرا با صورت اميرعلي ما اين كار را كردن ؟؟؟


جدیدآ مد شده مربیایه مهد این کارو میکنن
نی نی دانلود(مامان علیرضا)
8 مهر 92 10:48
سلام دوباره
ممنون که تو وبلاگ علیرضا اومدیو نظر گذاشتی
راستی یه مورد وبلاگ که اینطوریه بهم معرفی کن برم ببینم عزیزم


تو خیلی از وبا دیدم مثلآ وب آنیتا جون با این آدرس:
http://yeentezareshirin.niniweblog.com/
تو پست نازنینم روزت مبارک
نی نی دانلود(مامان علیرضا)
8 مهر 92 11:51
بررسی می کنم بهت خبر می دم عزیزم


خیلی ممنون دوست گلم
مامان یاسمن و محمد پارسا
8 مهر 92 14:27
عزیزم خصوصی



ایشالله خوبه عزیزم نگران نباش


مامان عرفان
8 مهر 92 16:32
عزیزم شما بیا تبریز من خودم شما را به آینالو هم می برم .


فدات گلم
مامان عرفان
10 مهر 92 8:54
اميرعلي چطوره ؟؟؟ صورتش خوب شده ؟؟؟؟ آخه چرا جديدا مد شده ؟ سر در نياوردم ؟ علتش چيه ؟؟؟؟


آره عزیزم خوب شده چیز خاصی نبود، مد شدن اینا که گفتم شوخی بود همش گلم
خاله کمیل و کیان
10 مهر 92 13:30
مامان ثمین
11 مهر 92 2:44
ای بابا انگار این مربی مهد دیگه کنترل احساسات نداره هاااااااااااااااااااا


آره والله

مامان حنانه زهرا
13 مهر 92 18:19
قربونت برم دیگه نفرست.
بچه ی خودشون نیس دل نمیسوزونن که...


آره عزیزم همین کارو کردم