سال 94
نزدیک یه ماه از سال جدید میگذره و آرزو میکنم همه تعطیلات خوبی رو سپری کرده باشن. ما هم طبق معمول، سال جدید رو شمال در کنار بزرگترها و عزیزانمون آغاز کردیم ، خیلی خوش گذشت و ان شا لله همیشه به همین شکل همه با هم باشیم و سایه بزرگترها بالای سرمون بمونه
اما با همه ی خوشی ها چند روزی از سفرمون درگیر مریضی ناگهانی آقا پسرمون شدیم طفلکم دو تا مریضی همزمان گرفت آنفولانزا و مسمومیت حسابی ضعیفش کرد و دو سه روزی راهی بیمارستان بودیم خداروشکر یک هفته بعد خوب شد
هوای شمال انگاری امسال خیلی سرد شده بود و اکثر روزا بارونی بود و نمیشد بریم بیرون با این حال همون چند بارم که رفتیم حسابی خوش گذشت امیرعلی هم جز همون چند روز مریضی نهایت استفاده رو برای بازی و شیطنت بخرج داد و کلی با پسر عموهاش خوش گذروند.
بعد از سیزده یه سفر چند روزه رفتیم زیارت امام رضا(ع) مشهد، که حسابی دلمون تنگ شده بود و چند باری سعادت زیارت نصیبمون شد که ان شالله خدا قبول کنه
تولد 4 سالگی پسرکو مشهد گرفتیم یه مهمونی ساده و خودمونی با حضور عمه های عزیزم و خانوادشون که در جای خودش متنوع و جالب بود
و توو زمان باقی مانده از اقوام دیداری تازه کردیمو چند جایه دیدنی مشهدم سرکی کشیدیم و در پایان هفته سوم فروردین به خانه و کاشانه خود بازگشتیم
اما به خاطر شرایطی که یکیش خرابی دوربینمون بود مامان نتونست امسال از پسرکش زیاد عکس خاطره بگیره و از همین جا از ایشون پوزش میطلبم
عکسا با گوشیه
آخ بگردم اینجا پسرکم خیلی مریض بود و آمپول خورده بود
اینروز رفتیم زیارت خالد نبی که زیارتگاهش توو شمال هست و واقعآ جایه باصفاییه جادشم خیلی هیجان انگیزه رو یه کوهه بلند، توو عکس مشخصه ما تا اون بالا با ماشین رفتیم
اینم از خاطره ماشین خراب شدنو بکسل رفتن
زیارت قبول پسر کوچولو
تولدت 4 سالگیت مبارک پسر گلم
پارک ملت مشهد
کوسنکی
امیدوارم سال 94 یکی از بهترین سالای عمر دوستانم باشه و همه خوش و سالم باشن