امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 13 سال و 26 روز سن داره
حلما بانوحلما بانو، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

امیرعلی گلم

ماجرای دیشب

1392/4/11 15:50
367 بازدید
اشتراک گذاری

قبل از هر چیز ممنونیم ازخاله ها و دایی ها که سر زدن به امیرعلی گلی خجالت زده مون کردند خجالتماچقلب

دو شب پیش جشن تولد پسر یکی از دوستان بود هوراامیرعلی خیلی از دیدن نی نی متعجب

 

بود و حسابی با بقیه بچه ها خوش گذروند اون وسطا چند تا بادکنکم قربانی کرد.

 

ساعت: 0:58   یازدهم تیر 92

 

 


دیشب داشتم این مطالب و می نوشتم که پسرکم آمدو خواست رو صندلی کناری بشینه منم از اونجایی

 

که قبلأ راحت این کارو می کرد گذاشتمش رو صندلی و مشغول نوشتن شدم هنوز دو سه کلمه

 

ننوشته بودم که طفلی پسرم تعادلشو از دست داد و سرش خورد به میز و گریه کرد اعصابم ریخت به هم و خیلی ناراحت

 

شدم سیستمو خاموش کردم و با خودم عهد بستم تا وقتی امیرعلی بیداره و سرگرمه کاری

 

نیست دیگه پای سیستم نشینممشغول تلفنالبته تو این ماجرا بابایی هم بی تقصیر نبود، موقعی که من


بیکار بودم و داشتم خاطراتو مینوشتم وسط کارم آمدو فیلم های فوتبال دیشب برزیل رو دانلود و


تماشا کرد و کار من برا دیر وقت موندقهرالان پسرم روی تابش نشسته و داره برنامه ی

 

رنگین کمون تماشا میکنه فداش بشم به خاطر دیشبافسوس

 

 

جملات جدید پسرکم مخاطب مامانی:

 

دووستیت دارم                                  



من عاشیگیتم



من  بیشتر عاشیگیتم



میخوام بیام بغلم (وقتی میخواد بغلش کنیم دستاشو باز میکنه و این جمله رو میگه)    

 

 

 

 

      من بیشتر بیشتر دووستیت دارم پسر گلم

 


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

محمدحسين(قهرمان كوچك)
11 تیر 92 2:41
سلام دوست جونم.من تو مسابقه نی نی شکمو شرکت کردم.به رایتون نیاز دارم لطفا کد 343 رو به شماره 20008080200 اس ام اس کنید. منتظر راي شما هستم.
مامان حنانه زهرا
17 تیر 92 14:23
ای جوووووووووووووووووووون.حسابی دردش گرفته ها.مامانی تنهاش نذار این نعمت قشنگ خدارو
خاله کمیل و کیان
21 مرداد 92 2:18
قربون گریه کردنت.امیر علی جون منم خیلی دووستیت دارم و عاشگیتم