مهربانترینم
دوستان ماه مهمانی خدا شروع شد حقیقتش امسال یه حس خاصی دارم کاش بین شما هیچ
کس حس منو نداشته باشه
حس دلتنگی کسی که ماه رمضون سال قبل پیشتون بود و امسال نیست خیلی دلم گرفته
نمیخواستم در این مورد چیزی بنویسم چون به این وب اشخاصی سر میزنن که خیلی برام عزیزن
و مطمئنأ با خوندن اینجور مطالب یاد غم از دست دادن عزیزشون میافتن و بیشتر ناراحت میشن
ولی نتونستم عزیزان، نیاز به کسی داشتم که باهاش حرف بزنم. میدونم که جاش خوبه ولی با
این درد دلتنگی چیکار کنم هر مناسبتی که پیش میاد ناخودآگاه یادم میاد که این اولین سالیه که
مهربونترین شخصی که داشتمو ندارم و جایه خالیشو بیشتر احساس میکنم
سال گذشته با اینکه مریض بود و دیگه تواناییشو نداشت بازم روزه میگرفت و اصرار ما فایده
نداشت
امسال کجاست....
اگه زمین هزار هزار سال دیگه بچرخه و بچرخه دیگه امکان نداره هیچ شخصی مثل اون پاشو رو
این کره ی خاکی بزاره
میدونم براتون عجیبه این حرف، چون شما نشناختینش
ولی من شناختمش
از زحمتایی که برام کشید
از محبتایی که همیشه نثارم میکرد
از قلب مهربونی که تا آخرین تپشش از عشق ما خالی نشد
از آخرین تلاشش برای در کنار ما بودن
از دستایه مهربونش که به خاطر کار زیاد زمخت شده بود
از نگاهی که حتی در زمان عصبانیت پر از مهر و محبت بود
آره از کسی حرف میزنم که تحمل حتی یه لحظه غم مارو نداشت و به هر شکل میخواست مارو
بخندونه ،و الان بزرگترین غم ما نبودن اوست
بابا بزرگم خیلی دلتنگتم تویه این ماهه زیبا دعا میکنم خدایه مهربون بهترین جایه بهشتو بهت
اختصاص بده
دوست مهربونی که به وبم سر زدی و با غم من شریک شدی در این ماه پر خیر و برکت برای
شادی روح عزیزان از دست رفتمون با هم فاتحه ای میفرستیم
به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد