اولین روزایه مهد
امروز دومین روزیه که پسرکمو میبرم مهد، اما مثل سالایه قبل ناراحت نیستم چون خودش خیلی علاقه نشون میده امروز دومین روز بود ولی خودش با خوشحالی از خواب بیدار شد و دلش میخواست بره. وضعیته مهد هنوز روبه راه نیست فقط به خاطر همسایه بردمش اونجا، چون معلم پایه اوله اون مدرسه است و هوایه امیرعلی رو هم داره بچه هایه خودشم اونجان ولی مشکل اینه که فعلآ دارن تعمیرات میکنن به مربی گفتم ممکنه امیرعلی رو نیارم ناراحت شد و گفت نمیزارم، امیرعلی باید بیاد من دوسش دارم خیلی احساس خوبی بهم دست داد و افتخار کردم گفتم تا پایانه تعمیرات نمیارمش. وقتی اومدیم خونه شعر عمو زنجیر بافو نصفه میخوند فهمیدم آموزش امروزش...
نویسنده :
مامان امیرعلی گلی
14:27